از درختا شنیدم که نارنگی‌ خیلی حسوده‌!
چطور بگم… وقتی می‌بینه معشوقش پاییز،
گیس نارنجیش رو به دست باد،
امانت می‌سپره و تن نارنجی رنگش رو
گاهی سرد و گاهی گرم می‌کنه،
تا توجه دیگران رو جلب کنه
و از زیبایی‌هاش تعریف کنن،
ترش می‌کنه و تلخ می‌شه…
واسه همینه که اوایل پاییز،
با یه مَن عسل هم نمی‌شه خوردش!
اما رفته رفته، وقتی دلبر پر ناز و اداش
پیر و خونه نشین از سرمای زمستون می‌شه،
تنها کسی که عصای دست حنا گرفتشه،
همون نارنگی تلخیه که لحنش شیرین
و خواستنی شده.
خواستم بگم که نارنگی باشید!
وقتی که آدم سرپاست و به قول
معروف،"سری تو سرا داره"و سرش شلوغه
که همه دوسش دارن!
عاشق اونه که تو روزای پرمشقت و تنهایی
همدم آدم باشه، وگرنه همه بلدن واسه
روزای دلگیر و بارونی فصل خزون،
هم‌قدم پیدا کنن^^??
- لعیامحمدی?

   چهارشنبه 7 مهر 1400نظر دهید »
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو